خواب خود را در کادر جستجوی بالا بنویسید
تعبیر خواب آنلاین در بدونیم
خواب دیدن
خواب دیدن یکی از عجایب خلقت و آفرینش است که رمز و رازهای بسیاری در آن نهفته است. همه ما هنگامی که خواب هستیم، در هر ساعت از شبانه روز ممکن است خواب ببینیم. برخی بر این عقیده اند که وقتی ما خواب هستیم، این روح یا قسمتی از روح ماست که از بدن جدا میشود و هنگام بیداری دوباره به بدن باز می گردد، اما برخی دیگر بر این عقیده اند که این درواقع کالبد اثیری ما هنگام خواب بدن را ترک میکند.
ضرورت و فواید خوابیدن برای بدن
خوابیدن یکی از ضروریات زندگی و نیازهای طبیعی بشر است و بدن برای تجدید قوا و ذخیره انرژی نیاز به خوابیدن دارد، بهطوری که اگر مدت زیادی نخوابیم، زندگی روزمره مان تحت تاثیر قرار گرفته و کارهایمان دچار اختلال خواهد شد. خواب شب برای بدن ضروری است و علم پزشکی میگوید که بدن ما در شبانه روز، حداقل به 7 ساعت خواب شبانه نیاز دارد.
عوامل موثر در خواب دیدن
در موارد بالا درمورد اهمیت خوابیدن و ضرورت خواب برای بدن صحبت شد، اما در ادامه میخواهیم، درباره عواملی که بر خواب ما تاثیر میگذارند صحبت کنیم. کم و کیف خوابهای ما تحت تاثیر عوامل و شرایط مختلفی است؛ مواردی مثل نحوه و میزان غذاخوردن، پرخوری کردن، مشغله ها و دغدغه های روزمره ما، رعایت آداب قبل از خواب و… .
در دین اسلام نیز احادیث و روایات بسیار زیادی درمورد خوابیدن و خواب دیدن وجود دارد؛ مواردی مانند: نحوه خوابیدن، میزان خواب، آداب و بهترین زمان های خوابیدن، در چه مکان هایی بخوابیم، چه خواب هایی و در چه زمانی تعبیر دارند و… .
موتور جستجوی تعبیر خواب رایگان بدونیم
در این صفحه، تعبیر خواب آنلاین رو به صورت رایگان برای عموم قرار داده ایم که با وارد کردن چند کلمه اول خواب خود میتوانید نتیجه و جواب تعبیر خوابتان را مشاهده نمایید. لازم بدکر است که معمولا درصد بالایی از خواب های ما بدون دلیل بوده و توسط فرایندهای مغز ما ایجاد میشود.
برای این که بدانید خوابتان تعبیر دارد یانه، باید ابتدا از زمان و ساعت خواب خود اطلاع داشته باشید. تفاوت خواب های معمولی و یا خواب های پریشان، معمولا با خواب های معنادار و متفاوت بوده و توسط خود شخص می تواند قابل تشخیص باشد.
خیلی از خواب های ما ممکن است نیاز به تعبیر نداشته باشد، چراکه ممکن است در آن الهام یا بشارت و… باشد که معمولا این خواب های جزو خواب رحمانی هستند و می شود مطلب را در همان خواب دریافت کرد و معمولا نیازی به تعبیر ندارند، یا اینکه ممکن است خواب پریشان، خواب بد یا کابوس ببینیم که معمولا منشاء آن تلقینات یا خطورات شیطانی بوده باشد که در این صورت هم نباید به آن اهمیت داد.
شما عزیزان می توانید درمورد خوابهای خود با دیگران به بحث و گفتگو بپردازید و آنها را با دیگران به اشتراک بگذارید و نظر خود را درمورد این مطلب با ما درمیان بگذارید.
144 دیدگاه دربارهٔ «تعبیر خواب آنلاین رایگان، تعبیر خواب من چیه؟»
خواب ببینی کس یا کسانی سیاه می شوند و در زمین فرو می روند
یا 4 گاو خواب ببینی که اولی رییس حکومتی را خورد و بعد بصورت قیر دفعش کرد و بعد قیر در زمین فرو رفت و فرزندان ان شخص و اطرافیانش را شروع به خوردن کرد و بعد کلاغها به سر افرادی نظامی در زیر پل ازادی منقار می زدند و یعضی اساتید دانشگاه و چند اخوند می رقصیدند و دست می زدند و پای کوبی می کردند
گاو بعدی امد و تعدادی از فرزندان خارج از کشور انها را شروع به خوردن کرد
گاو بعدی مردم را در شهرها سوار خود می کرد و به سمت باغهای زیبایی پرتاب می کرد و مردم درون اب می افتادند
گاو بعدی موشک شد و مردم را به سیارات دیگر می برد و انجا درخت ها را شیر می داد
حالا 600 ستاره از خارج ایران وارد کشور شدند و در زیر منبر که من روی ان بودم سجده نمودند بعد همه محل اتش زیبایی گرفت و من روی اتش راه می رفتم و وارد دریایی پر از اب شیرین شدم
اگر این خواب را در چند شب خواب دیده باشم چه تعبیر ی دارد دل درد بعد از تعبیر خواب به سراغم امده که حتی دو روز است نتوانستم از خانه بیرون بروم
من ۱ماه و نیم خواب دیدم که بچه ای رو به دنیا میارم و بهش شیر میدم.بعد از اون هم هر از گاهی خواب می بینم که به بچه شیر میدم.دختر مجردم.
سلام وقت بخیر
دیشب خواب دیدم بچه ای پسر دارم .البته از زنی که علاقه مند بهش بودم .ولی خانواده جواب رد دادن . که فکر کنم خودش جواب رد داده بود _در هر صورت در خواب. بچه به تازگی انگار یکی دو روزی به دنیا آمده بود .ولی انگار یک سال سن را داشت._ و با بچه بازی میکردم و خوشحالم بودم چون هم بچه داشتم هم کسی را که می خواستم
سلام من چند وقتی از نظر مالی کم آوردم و خواب دیدم دارم شام میدم سر سفره پدر زنم پدرم عموم همسرم و مادرم بودن و میدیدم که پدر زنم چاق شده آخه لاغره و تو خواب دیدم کمی چاق شده
من خواب دیدم که باردار هستم ولی علامتی از بارداری ندارم.و از شخصی که در واقعیت بهش علاقه مند هستم و هنوزقسمت نشده باهاش ازدواج کنم باردار بودم دکتر درخواب بهم گفت باید طبیعی زایمان کنی و من نگران بودم که من هنوز بااین شخص ازدواج نکردم چطور باردارم؟ واینکه بعداز زایمان با چه رویی بچه رو ببرم خونه؟چون من که هنوز ازدواج نکردم!ناگهان دیدم دو نفر آقا از اقواممون که از سادات هستن وارد بیمارستان شدن و یکیشون رو به من کرد و گفت درسته که میگن این بچه مال ماست؟؟؟ منم گفتم بله (درخواب انگار منظورشون این بود که آیا این بچه از تبار سادات هست؟ که من هم پاسخ دادم بله) درصورتی که در واقعیت اون آقایی که من بهش علاقه مند هستم اصلا سادات نیستن
یک لحظه دیدم صحنه عوض شد و پسر عمه خودم که ایشون هم سید هستن با دکترم دارن تلفنی صحبت میکنن و میگن به دختر داییم بگید اسم بچش رو بذاره فاطمه سادات.من هم در خواب عصبانی شدم و گفتم برو بابا من کلا نگران اصل قضیه هستم بعد تو برای بچه اسم تعیین میکنی؟؟؟؟ خلاصه یک دفعه از خواب پریدم و دلم میخواد بدونم تعبیراین خواب چیه؟ متشکرم
عجب خخخ
سلام خواب دیدم مادرم در حال پخت نانه بعد نگاه کردم دیدم داره جزوات من رو اب میکنه و تبدیل به خمیر و نان میکنه ! تعبیرش چیه
سلام من خواب دیدم ک سر من مدیر ک در عالم بیداری با من فامیله سر مرخصی با معاونش دعوا گرفتن ومدیر راهی بیمارستان شد من هم من رو هم معاونش میخواست پرت کنه از ارتفاع پایین انگار یک من سن خودم نبودم بعد من رفتم بیمارستان پشت در بودم ک یهو عمو یه خودم باهمکاری از ملاقات با مدیر اومدن بیرون
میشه جواب بدید
خواب دیدم خانومم و برادر زاده اون که جلوتر از من و یکی دیگه بودن توی یک تند اب گل آلوده ناپدید شدن
سلام من خواب دیدم که با خانواده ی پدری و مادری رفتیم بیرون و توی یه پارک روی یه زمین از جنس سنگ که درخت اطرافش هست نشستیم. بعد یه مدت من و خاله ام و پسر خاله ام و یه دختر ناشناس که انگار فامیل دورمون محسوب می شده (و هر دوتاشون یعنی هم پسر خاله و هم اون دختره تقریبا یکی دو سال ازم بزرگ ترن) میریم یکم توی اون پارکه دور بزنیم که با یه رودخونه ی خیلی کم عمق، به حدی که تا مچ پا نمی رسید ارتفاع آب و به شدت شفاف، رو به رو شدیم. اینجا ما بچه ها شروع به آب بازی می کنیم؛ اولش پسر خاله ام و اون دختره بازی می کنن ولی بعد من رو صدا می کنه که به جمع شون ملحق بشم و منم میرم و همه اش فقط به پسر خاله ام آب می پاشم. جالب اینجاست که به خاطر عمق کم آب نمی تونم خوب آب بازی کنم ولی پسر خاله ام میاد سه تا کاسه ی پلاستیکی میده دستم. من تعجب کردم که چرا باید کاسه بده دستم که راحت تر بهش آب بپاشم و وقتی بهش این موضوع میگم فقط لبخند می زنه. بعد از اون که یکم آب بازی کردیم بر می گردیم به سمت جایی که خانواده ها نشسته بودن. من در این حین که دکمه های ابتدایی پیرهنم به خاطر زیاد تکون خوردن باز شده بود رو می بندم میرم سمت مامانم که ازش بخوام با همدیگه کلا بریم آب بازی کنیم؛ ولی در نهایت مامانم عصبانی میشه و قبول نمی کنه میگه مهمونا خودشون باید تصمیم بگیرن چیکار کنن. بعد این حرف مامانم من هی غر می زنم که اگه بریم آب بازی یه خاطره ی خوب براشون به جا می مونه اما اینجوری همه اش تکراریه و این حرفا و میرم پیش داداش بزرگم می شینم. دوباره بعد یه مدت پسر عمه ام و داداش بزرگم یه بازی پیدا می کنن و قرار بود دوباره برن سمت اون رودخانه و کم عمق و این دفعه پسر عمه ام داشت بازی رو برام توضیح میداد و می خواست ببینه منم میرم باهاشون بازی کنم یا نه که یه دفعه ای از خواب بیدار شدم.
سلام من خواب دیدم توی حرم دارم دعا میکنم و یه سفره ی نذری پهن شده و همه نشستن و دارن نذری رو میخورن بعد من رفتم از خانمی که داره نذری رو پخش میکنه نذری بگیرم توی سینی یه اش بود و به نو و پنیر و خیار من اول اش رو برداشتم ولی خانمه گفت مگه شما از قبل برنداشته بودین گفتم نه یکم ناراحت شدم اش و گذاشتم تو سینی و بجاش نون پنیر خیار برداشتم و رفتم پیش خانمای دیگه نشستم و خوردم
سلام من خواب دیدم در یک تونل تاریک داخل یک اتوبوس نشسته بودم داخل اتوبوس هیچکس نبود و اتوبوس خود به خود حرکت میکرد اخر تونل یک نور سفیدی به چشم میخورد که اتوبوس به سمت ان نور حرکت میکرد ؛ تعبییر این خواب چیست؟
سلام
تعداد زیادی گربه در بام خانه ما بود و شب بود
من هم بالای بام بودم داشتم به گربه ها نگاه میکردم که به دفعه از اون دور ها سیمرغ سیاه آمد سعی کرد که من رو با پنجه هایش بگیرد ک من فرار کردم البته آن شب خانه ما پر از مهمان بود
سلام خسته نباشید ببخشید مزاحم شدم
من خواب دیدم که یه مرد سیاه پوست از پا آویزون شده بود و سرش روبه زمین و خیلی درخواست کمک میکرد منم میخواستم کمکش کنم که آزاد بشه ولی با سر افتاد قطع نخاع شد تقریبا دوهفته هست این خواب رو میبینم هر شب نه ولی زیاد دیدم تعبيرش چی هست؟
خواب دیدم یک دختر با یک پسر دوسته.دختر متوجه میشه که پسر قبل از اون با چند نفر بوده.اومد پایین داشت از ساختمون میرفت یه درخت زرد رنگ هم بود(انگار که پاییزه)بعد نمیدونم چی بهش گفتم اومد بالا رفتیم داخل یکی از اون واحد های ساختمون باهاش بازی کردم داخل گوشیش تا اینکه بابام با یکی دیگه فکر کنم داداشم بود اومد آب‌نبات تعارف کرد من هیچوقت از اون آب‌نبات ها دوست ندارم نمیدونم چرا برداشتم و به 2 تیکه غیر مساوی تقسیم شده بودش بعد اگر اشتباه نکنم آب‌نبات رو دادم به دختره.بعدش یهو وسط زبان رو دیدم که معلمم بعدش یکی از دوستام یه چیزی گفتی از خنده داشت غش میکرد بعد رفتش تو بالکن گفتن که من بالا میارم (فکر کنم اگر زیاد می‌خندید بالا می اورد،سر لخت بود و موهاش بلند و مشکی بود)بعد یهو معلم قبلیم اومد دست دادم و اینا فقط من باهاش از کلاس رفتم بیرون حرف زدیم و اینا بهش گفتم کی میری گفتش که رفت من معلوم نیست شاید بمونم ازش خداحافظی که کردم اومدم برگردم کلاس یهو تبدیل به زندان شد و تمامی بچه های مدرسه توش بودن(البته من فقط 3 تا از بچه های مدرسه رو دیدم بخاطر همین حدس میزنم که بچه های مدرسه اونجا باشن)بعدش یکی منو دنبال کرد چاق هم بود یه چیزی هم دستش بود من که از دستش فرار کردم و جاخالی میدادم نمیدونم چرا بهش میگفتم شریفی!
سلام من خواب دیدم که یکی داره از بالای سرم منو نگاه میکنه یعنی قشنگ معلق روی هواست و داره به منی که خوابیدم نگاه میکنه و من چشمانم رو باز میکنم میبینم خودمم که دارم از بالای سر خودمو نگاه میکنم اما با این تفاوت که موهای من مار مانند شده(مثل مدوسا زنی در افسانه یونان) و وقتی دیدم از ترس از خواب پریدم اما در واقعیت هنوز اون تصور موی مار مانند خودم جلوی چشمم بود و نمیرفت من با دستاهام هی اینو اونور میکردم که نبینمش اما هر طرف رو نگاه میکردم هنوز اون تصویر بود تا کم کم محو شد حدودا نیمه های شب بود
سلام من خواب دیدم داریم تو جاده حرکت میکنیم با مادرم و برادرم به یه چهار راه میرسیم به سمت چپ میریم در حین رفتن به سمت چپ من در کمال تعجب در سمت راست خیابون یوزپلنگ میبینم که داره حرکت میکنه،بعد از کمی راه رفتن وارد کوچه میشیم و برای بار اول یه یوزپلنگ از سمتی که من نشسته بودم به در ماشین نزدیک میشه ولی هیچ ریکشنی نشون نمیده برای بار دوم چهار یوزپلنگ رو در کوچه میبینم که
ردیفی کنار هم نشستن وقتی بهشون میرسیم مامانم بوق میزنه و اونا کنار میرن برای بار سوم چهار شیر زو میبینم که مثل دفعه ی قبل کنار هم نشستند و مامانم دوباره بوق میزنه و اینا دوباره پا میشن و در نخایت به بن بست میرسیم اما مامان من یه فکر تازه ای به غیر از دور زدن میفته که یه دفعه بیدار میشم
سلام وقت بخیر من خواب دیدم یه اقایی سوتین منو گذاشت رو شلوارش تعبیرش چیه ممنون
سلام وقت بخیر همسرم خواب دیده پدر ومادرش که فوت کردند از مشهد برگشتند وکنار هم خوابیدن برادر کوچکش رو دست راست مادرش خوابیده بوده اول رفته سمت پدر وبا او دست وروبوسی کرده وبعد رفته سمت مادرش برادرش رو بلند کرده وبا مادرش دست وروبوسی کرده وبهش گفته دیدی بچم چی شد وباهم گریه کردند (دختر کوچیکمو تقریبا 4ماه پیش از دست دادیم😔) ممنون میشم تعبیرش رو بگید
سلام
من خواب دیدم خواهر زاده ام به کلی طلا رسیده و از زیادی بهش چنگ میزنه برشون میداره
تعبیر خواب دیدن سنگ قبر آدم زنده
سلام من دیشب خواب دیدم که یه سری افراد دارن قرآن میگیرن دستشون و پرت میکنن.حتی بینشون یه نفر که فرد بااعتقادی هم بود دیدم تعبیرش چیه؟
سلام من خواب دیدم دو نفر زن و مرد که در حال حاضر دارن باهم زندگی می کنند، توی خواب دوباره عقد میکنن و کسی جز دوتا از خواهرای زن و دوتا بچه های آخری باشون نیس، و دختر بزرگشون خیلی از این قضیه تو خواب ناراحت بود، تعبیرش چیه؟
من خواب دیدم ۴ تا گاو بزرگ دور من بودن یک دفعه یکی از گاوها که فکر کنم شاخ هم داشت جوری به من نزدیک شد که انگار میخواد به من اسیب بزنه منم فرار کردم رفتم بالای یه درخت
یک دفعه دیدم دور تا دور درخت کلی ادم جمع شدن که به من کمک کنن و یکی امد با تفنگ شکاری به سر گاو شلیک کرد تا به من حمله نکنه
بعد از خواب بیدار شدم
سلام وقتتون بخیر
خواب دیدم پدر شوهرم که دو سال هست فوت شدن آب جوش ریختن روی پاشون سوختن بعد شوهرم آب خنک میارن میریزن روی پای پدرشون لطفاً تعبیر خواب رو بفرمایید
سلام وقت بخیر
من ساعت ۵_۸ عصر خواب بودم و دیدم که تو محل کارم ( بیمارستان ) ی مریض دارم که عقب ماندگی داره و بعد انجام کاراش و دارو و اینا ٫ انگار تختش مثل یه جعبس و باید درشو بزارم ولی سرش جا نمیشه با اینک کوچیک تر از سر آدم معمولیه و بی اختیار با چاقو سرشو از فرق تا نزدیک گردن مثل پرتقال نصف میبرم که جا شه ٫ ولی حتی از هم فاصله ام نمیدم محل برشو بعد ثانیه به خودم میام میترسم که بمیره و میگم این چه کاری بود من کردم ٫ دقیق نگاه میکنم میبینم زندس حتی خونم نمیاد و میتونه حرف بزنه هنوزم ٫ بعد میگم رود برم بخیه بزنم بقیه نفهمن این کارو کردم و بعدش میترسم از جای بخیه متوجه بشن وهمش دعا دعا میکنم زودتر جوش بخوره
سلام. من خوابی دیدم که ممنون میشم تعبیرش کنید. در یک اتاق تاریک با نور کم جابجایی لباس از جانب غیر انسان و تلاش برای ارتباط برقرار کردن با من دیدم. همچنین در اینترنت سعی در ایجاد ارتباط بودند. در نهایت من با ترس زیاد و لرزش در همان اتاق در گوشه ای برگه ای دیدم که نوشته شده بود سوره x و آیه X را بخوان که یادم نمیاد. در آخر ترس را کنار گذاشتم و گفتم حالا که دوست دارید با من ارتباط برقرار کنید باید خواسته های منو براورده کنید. هنگان خوابیدن هم دختربچه ای را دیدم که گفتم تو فرشته خدایی و بغلش کردم
سلام من خواب دیدم توخواب چیزی شبیه الهام غیبی بود وصداشو میشنیدم گفتن 100فرشته یاصدها فرشته همچین کلمه ای… مراقب توهستن واونها همزمان باتو ارتقا پیدامیکنن ومقامشون بالامیره خاستم تعبیرشوبدونم ممنونم
سلام پدرخانم من بعد از یک بیماری سخت فوت کزد و من بهش خدمت کردم به خوابم امد گفت ادم خوبی بودی ولی صورتم نوازش نکردی معنی ان چیست
خواب دیدم دوست پسرم توی اتاقم هستش داریم حرف میزنیم یهو دیدم خانواده ام عجیب نگاه میکنن گفتم که قایم بشه رفت تو تختم خودش رو قایم کردمادرم متوجه او نشد من از اتاق بیرون رفتم دیدم پسرعمو و دختر عمه ام و بچه هاشون دعوا دارن و امدن خونه ما هرچند من برام مهم نبود برگشتم اتاقم دیدم نیست خیلی گشتم تا متوجه شدم رو تخت هستش خواستم از اتاق بیرونش کنم گفت مادرم امسال نتونسته شربت به لیمو درست کنه من گفتم مامانم درست کرده بهت بدم چیزی نگفت که یکی از اقوام اومد اتاقم و دیدم یجورای باهم دوست شدن بعدش من رفتم مشغول تعمیر یه اتاق قدیمی بودم رو دیوار یه گچ بری بود به نام بسم الله رحمان رحیم از دیوارجداش کردم و گذاشتم کنار تا دیوار رو آماده گچ کاری کنم با خواهرم داشتیم دیوار رو تمیز میکردیم دیگه چیزی یادم نمیاد ممنون میشم تعبیرش رو بهم بگید
من طی چند روز دو تا خواب دیدم. دومی اینکه وقتی داشتم با پدرم بحث و مشاجره می کردم زدم یه جسم شیشه ای رو شکستم. اولی هم یه مار زرد بسیار بزرگ بود که به نظرم من از دستش فرار مز کردم ولی هرکجا که نشستم یا می ایستادم تا استراحت کنم میدیدم که بر روی قسمتی از آن مار نشسته یا ایستاده ام. ولی نه به من حمله کرد و نه گاز گرفت. تعبیر این خواب ها چی میتونه باشه؟
سلام..
من خواب دیدم ک عزیز ترین دوستم کنارم نشسته، و من انگار داشتم میمردمو اخرای جونم بود.. :/
داشتم باهاش حرف میزدم.. اگه اشتباه نکنم بهم گفت پیشش بمونم.. منم با لبخند بهش گفتم میمونمو اینا ، خم شد گردنمو بوسید، تو همون حالت بغلش کردم، و بعد از خواب پریدم
وقتی بیدار شدم همون قسمت از گردنم ک بوسیده بود ضربان داشت و کمی هم درد میکرد..
سلام من خواب دیدم در یک باند خلافکار هستم و ما می‌خواستیم از یه طلا فروشی سرقت بکنیم قرار شد که من با خانمم که از جریان طلا فروشی خبر نداشت به یه طلا فروشی بریم من و خانمم وارد طلا فروشی شدیم و ما تونستیم که از اون طلا فروشی سرقت بکنیم خانمم شوکه شده بود هم با خودمون بردیم در ویلایی باندمون که اونجا بود خانمم رو در یک اتاق گذاشتیم ما متوجه گوشی خانمم نبودیم و خانمم به دوتا خواهراش که پلیس بودن زنگ زد و آنها و چند پلیس دیگه یواشکی وارد خونه شدند من به طرف اتاق خانمم رفتم و میخواستم باهاش رابطه جنسی داشته باشم از طرفی پلیس وارد خونه شده بود و بی سرو صدا همه رو دستگیر میکرد من که پیراهن و زیر پیراهنمو درآورده بودم خانمم که رو تخت دراز کشیده بود ولی محلم نگذاشت و حاضر به رابطه نشده بود منم اسلحه مو سمتش گرفتم و میخواستم بزنمش که خواهر خانمم از پشت با اسلحه کمرمو رگبار کرد و تیرها از شکمم دراومدند در حالی که یه نگاه به شکم سوراخ سوراخم میکردم خانمم با اشاره خواهر خانمم بلند شد و خیلی خوشگل منو نگاه کرد و پیش خواهرش رفت و من چند قدم جلوتر رفتم و کنا پنجره ایی ایستادم و به سمت خانمم و خواهر خانمم برگشتم خواهر بعدی خانمم و دو خانمم پلیس دیگه هم اومدن خواهر خانمم بهم گفت که اسلحه ام رو بندازم شاید زنده بمونم ولی من با اسلحه میخواستم بزنمشون که دوتا خواهرای خانمم و اون دوخانم پلیس منو زدن تیرها به سینه و شکمم میخورد و از کمرم درمیومد در نهایت خواهر بزرگه خانمم یک تیر وسط پیشونیم زد و من روی همون تختی که خانمم روش دراز کشیده بود افتادم و مردم خواهرای خانمم و دو زن پلیس اومدن بالا سرم و دیدم دیگه من کشته شدم خانمم جلو اومد و در حالی که به بدن سوراخ سوراخم نگاه میکرد گفت کی چی شد شوهر عزیزم میخواستی منو بکشی حالا من و خواهرام داریم جنازه سوراخ سوراختو نگاه میکنیم بعد خانمم خواهراشو در آغوش گرفت خانمم گفت اگه دیر رسیده بودید منو میکشت خواهر خانمم گفت هرکه بخواد به خواهرم آسیب بزنه باید اینطوری سوراخ سوراخ بشه خانمموگفت که مابقی باند چی شدن خواهرش گفت همه دستگیر شدن فقط شوهرت مثل اشپلا سوراخ سوراخ شد اینو گفتند و رفتند
سلام وقتتون بخیر
من دیشب خوابی دیدم که فکرم رک درگیر کرده خیلی خواب دیدم مهمان داریم و در حال تدارک غذا برای مهمانها هستیم خواهرم رفت و یک عالمه گوشت چرخ کرده تازه آورد که تو یخچال بود اما کاملا تازه و نرم قرار شد بسته بندیش کنیم و مقداری که نیازه برای غذا برداریم . تا اومدیم دست له کار بشیم از لای گوشت یک عالمه سوسک بزرگ و درشت و بالدار بیرون میزد به شدت ترسیده بودیم و چندشمون شده بود درگیر سوسکها شدیم که بکشیم و بندازیمشون بیرون و نمیدونم چرا کل اون گوشت رو دور نمی ریختیم این برام عجیبه همینطور درگیر سوسکها بودیم که از خواب پریدم.
سلام وقت بخیر من یک زن متاهل هستم خواب دیدم زایمان کردم و بهم میگن بچم پسره و تو خواب از همسرم میپرسم چرا بچه رو نمیارن که ببینم بهم میگه انگشت بچه مشکل داشت بردن که عمل کنن من میخوام تعبیر این خواب و بدونم چون بشدت فکر بهش داره اذیتم میکنه
سلام پریشب خواب می دیدم که توی قبر مردم و دیدم که جنازه مادرم رو دارن میارن خاک کنن (من مرده بودم اونجا )
و عصر امروز خواب دیدم که بابام توی قبره و به من میگه قاسم بابا کجا میری کی میای دنبال من و منم گفتم نمیرم و میام دنبالت و نرفتم جایی و بابام و از قبر برداشتمش
ممنون میشم جوابگو بدین
سلام این خواب به دفعات بر من تکرار میشه.خواب می بینم که در نماز جماعت هستم و هر بار امام جماعت نمازش رو اشتباه می خونه مثلا نماز صبح یک رکعت یا هنوز آفتاب هست نماز مغرب می خونه یا ما بین سجده به منبر می رود و سخنرانی می کنه یا بطرف غرب نماز می ایستد یا دو سه صف اول کودکان 7 الی 8 ساله ایستاده اند و….. تعبیرش چی می تونه باشه؟
سلام علیکم
مادرم الحمدالله زنده است
اما من خواب دیدم مادرم فوت کرده و کفن کرده است
در بغل میگیرم گریه میکنم که دوباره زنده میشود و همرای عمه من نماز میخواند
مادرشوهرم چند ماهه که فوت شدن
مادر خودم چندشب پیش خواب دیدن که در خانه مادرشوهر من که فوت شدن یک تنوری است که از آن تنور نورسفید میتابد
تعبیرش چی میشه
سلام وقت بخیر ممنون میشم خوابمو تعبیر کنید
من چند وقته به رفتارای نامزدم شک کردم احساس میکنم داره خیانت میکنه..
دیروز خواب دیدم تو یه اتاق خوابیده و خواهرش که ۶ سالشه روی صندلی نشسته منم سرم و گذاشتم روی پای خواهرش یدفعه خواهرش دوبار لب من و بوسید منم دستش و بوسیدم حس خوبی بود ولی نامزدم که خواب بود یه عینک طبی روی صورتش بود خواهرش گفت من واسه شوخی گذاشتم رو صورتش یهو عینکه مات شد
خواب دیدم با دوتا از دوستام چت میکردم که خیلی وقته خبری ازشون ندارم مادرم یهو گفت یه قصر و رو دارن بازسازی میکنن بریم ماهم ببینیم ماهم پاشدیم بریم مادرم رانندگی بلد بود در حالی که اصلا بلد نیس ولی ماشین ماشینه خودمون بود ما رفتیم و اونجا یه میدون بود انتهای میدون یه حوض که منتهی میشد به یه ویلای نیمه کاره همون قصری بود که بازسازیش کردن و حالا ویلا عمارت شده بود من شنیدم چنتا از مردای اونجا میگفتن مردم اینجا ناراضی بودن که اینجا بازسازی بشه بعد اون من دوتا دختر و دیدم که اومدن پیش یه مردی که دم اون قصر راه میرفت من اون مرد و میشناختم با اینکه تا به حال تو عمرم ندیده بودمش اون دوتا دختر رو هم میشناختم دخترای اون مرد بودن داشتن با ناراحتی اطرافه اون قصره بازسازی شده قدم میزدن و یهو خاطراتم تو اون قصر برام تداعی شد و یادم اومد من اونجا بودم تو اون قصر بودم حتی اشکم در اومد ولی یادم نمیاد چه خاطراتی یادم اومد که سریع برگشتم دیدم جمعیت زیادی اومدن دیدنه اونجا به مادرم گفتم من برمیگردم خونه دوش بگیرم خواست منو با ماشین برسونه گفتم نه راهی نیست میاده بریم پیاده که رفتیم دقیقا ادرس هارو بلد بودم ادرس هایی که به عمرم تاحالا اونجاها نبودم حتی گفتم سر این کوچه به دوتا فروشگاه کوروش رسیدیم بعدم چنتا از همکلاسیامم دیدم هیچکس بیرون حجاب نداش ما وارد یه کوچه شدیم میخواسیم میانبر بزنیم از یه ندرسه که مسعولیین ندرسه گفتن برید طبقه پایین از اونجا برید ما رفتیم طبقه پایبن اونجا سه تا مرد داشتن غذا میخوردن و حواسشون به ما نبود کلا یه تلوزیون قدیمی هم اونجا بود وقتی رفتم‌اونوره خیابون هوا تاریک بود نسبتا و به جای مادرم پدرم باهام بود تو پیاده رو دخترای موتور سوار از جلوم و رو به روم رد میشدن منم مدام جا خالی میدادم یه جام مردم داشتن والیبال بازی میکردن و یه مرد گف الان دخترا روتونو کم میکنن بعدش من گیر کردم تو علفا و بابام منو بیرون کشید کف کفشم یه گیاه چسبیده بور که بابام برام کندش دیگه یادم نیس
سلام باردار هستم و خواب دیدم جایی هستم که خانواده و چند غریبه و اشنا دورو برم هستن و خانوادم دارن برام انگشتر طلا که به تنه اش آویز بلند و نگین هایی داره میگیرن و دستم میکنن
و ست همون یک دستنبد طلا به همون شکل اویز دار که برق میزدن از زیبایی به دستم میزارن
و من اولش شک داشتم اینا برای من بشن
ولی اطرافیانم بهم اطمینان دادن که بزار دستت و مال خودته
و گذاشتن برام و خیلی خیلی زیبا و براق و جذاب بود
و احساس خوبی داشتم از داشتنشون
سلام و عرض ادب
شبی خواب دیدم مادر خواستگار سابقم که در ازدواج ما نقش منفی داشت بعد از ۲۲ سال به خوابم اومد و کنارم نشست مقداری اسکناس رو تو دستم گذاشت و گفت این پول رو بگیر . گفتم برای چیه ؟ گفت من به تو بدهکارم . من دستش نگه داشتم و طوری که پول رو ازش نگرفتم اما گفتم پیشت باشه به موقع ازت میگیرم. اونوقت از خواب بیدار شدم . اونجا بود که فهمیدم خواب میدیدم و مادر خواستگارم قبلا فوت کرده. حالا بعد ازچند سالی که هز دیدن اون خواب گذشته میخوام تعبیر خوابم رو بدونم . در ضمن در دنیای واقعی من و پسر این خانم هم رو دوست داشتیم ولی مادرش یکی دیگه رو براش گرفت.
سلام و عرض ادب
شبی خواب دیدم مادر خواستگار سابقم که در ازدواج ما نقش منفی داشت بعد از ۲۲ سال به خوابم اومد و کنارم نشست مقداری اسکناس رو تو دستم گذاشت و گفت این پول رو بگیر . گفتم برای چیه ؟ گفت من به تو بدهکارم . من دستش نگه داشتم و طوری که پول رو ازش نگرفتم اما گفتم پیشت باشه به موقع ازت میگیرم. اونوقت از خواب بیدار شدم . اونجا بود که فهمیدم خواب میدیدم و مادر خواستگارم قبلا فوت کرده. حالا بعد ازچند سالی که از دیدن اون خواب گذشته میخوام تعبیر خوابم رو بدونم . در ضمن در دنیای واقعی من و پسر این خانم هم رو دوست داشتیم ولی مادرش یکی دیگه رو براش گرفت. ,
سلام و عرض ادب
شبی خواب دیدم مادر خواستگار سابقم که در ازدواج ما نقش منفی داشت بعد از ۲۲ سال به خوابم اومد و کنارم نشست مقداری اسکناس رو تو دستم گذاشت و گفت این پول رو بگیر . گفتم برای چیه ؟ گفت من به تو بدهکارم . من دستش رو نگه داشتم طوری که پول رو ازش نگرفتم ودستشو هم پس نزدم به خانم گفتم پیشت باشه به موقع ازت میگیرم.( من هیچ وقت مادر خواستگارم رو ندیده بودم.)اونوقت از خواب بیدار شدم . اونجا بود که فهمیدم خواب میدیدم و مادر خواستگارم قبلا فوت کرده. حالا بعد ازچند سالی که از دیدن اون خواب گذشته میخوام تعبیر خوابم رو بدونم . در ضمن در دنیای واقعی من و پسر این خانم هم رو دوست داشتیم ولی مادرش یکی دیگه رو براش گرفت. ,
سلام. خواب دیدم مسافرم و به مرکز زمین قراره برم.
اما تو ذهنم مرکز زمین داخل زمین نبود. میخواستم بدونم تعبیرش چیه ؟
(و اینم بگم که شرایط زندگیم فعلیم تو مرحله خیلی سختیه و برای یک هدف بزرگی درحال تلاش هستم)
سلام من خواب دیدم که وارد یه خونه شدم با دو نفر دیگه که فکر کنم یکیش مادرم بود و اون خونه هم خونه ی خودمون بود ولی اصلا شباهتی به خونه ی واقعیمون نداشت و اینکه دوتا دستشویی داخل خونه بود و من دیدم که از توالت دستشویی موجودی مثل سوسک داشت میومد بیرون و تعدادشون خیلی زیاد بود یکی از اون دو نفر بهم گفت که سریع یه چیزی بزارم رو سر توالت تا نیان بیرون ولی من چندشم میشد و میترسیدم و اینکار رو انجام ندادم و اوضاع خیلی بد شد و اوم فرد خودش اینکار رو انجام داد که ناگهان دیدم از دستشویی دوم هم همون حشره ها دارن میان بیرون و من در هر دو دستشویی رو بستم که نیان تو خونه و تاجایی که یادمه توی خوابم خونه ی ما طبقه ی دوم بود. سپاسگذارم.
سلام خواب دیدم
در ازدواج فردی شرکت کردم که از قضا داماد متوجه میشوید عروس آقا است و داماد روبند عروس تقلبی را برمی دارد تا آقا بودنش را ببینند پس از آن خانواده اش میخواست به واسطه پول فریب کاری و آبروریزی را تمام کند
سلام
من خواب دیدم چندتا بوقلمون بهم حمله میکنن منم از دستشون مدام فرار میکنم یکیشون پشت دستمو نوک زد دستم زخم کوچیکی برداشت بعدش دوباره فرار کردم رفتم جایی پنهان شدم از دستشون ولی اونا اومده بودن دنبالم پشت در منتظر بودن برم بیرون دوباره بهم حمله کنن.
ممنون میشم تعبیرش رو بگید
سلام وقت بخیر
دیشب خواب دیدم پدرم که ۹ ماهه فوت شده ، باز کفن پوش شده است که دیدم عموم جنازه قبلی( فرسوده شده بود) را از قبر دراورده و جنازه جدید را داخل قبر گذاشت و من صورت پدرمو بوسیدم و دوتا جسد را متعلق به پدرم بود درون قبر گذاشتند.
سلام روز بخیر خواب دیدیم آفتاب را که دارم به آش نگاه میکنم یهوی میریزه و خیلی میترسم بعد چند سانیه دوباره خودش داره میجرخه و شکل خودشو دوباره می‌گیرد وقتی شکل می‌گیرد خودمو داخله یک ماشین یا سفینه هست میبینم و دارم میرم تو اسمون یک جهان دیگه
سلام خسته نباشی
من توی یک بهران مالی ام
دیشب خواب دیدم که جوش های بزرگی روی صورتمه زیر لبم جوش های کوچیک تری بود اما چرخش متوسط بود بعد از تخلیه چرک با خون مواجه شدم اما ردش خیلی سریع همونجا جلو اینه خوب شد
روی گونه هام جوش خیلی بزرگ که برای تخلیش پوستم شکاف برداشت دوطرف صورتمم داشت البته رد اینام همونجا جلوی آینه خوب شد
داخل دهانم از رد جوش های ریز خون میومد
ممنون میشم تعبیروشو بگین
سلام
من یه دختری را دوست دارم و مطمئن هم هستم اون هم منو دوست داره و از خواهرم خواستم به نیت سرانجام کار ما بخوابه
گفت خواب دیدم برای پسرم که کلاس سوم قبول شده برای چهارم توی کتاب کلاس چهارم گرفتم که درسهاش را زودتر دوره و قوی تر بشه
و خواب دیگه هم دیده که مهمانشون گفته کولر شما خرابه خواسته درستش کنه که بدترش کرده بعد شوهرش گفته عیب نداره این که چیزی نیست الان درستش میکنم
به نظرتان تعبیر این خواب ها چیه
سلام من ساعت ۵ صبح خواب دیدم جای شلوغی هستم انگار کلاس بود وقت استراحت بود من یه کیک گذاشتم تو جیب بارانی ام ( اون بارانی رو الان ندارم دادم بیرون)و رفتم بیرون انگار وارد یه محیط دیگه شدم خونمون بود با کمی تفاوت و دم صبح بود و همه تازه از خواب بیدار شدن چند جفت کفش سفید داخل جاکفشی بود که من یه جفت کفش معمولی رو پوشیدم و رفتم حیاط اول چند تا پتو رو جمع کردم بعد دیدم بارانی ام نیست دنبالش گشتم دیدم تن پدربزرگم هست که مرده بعدش بیدار شدم لطفا خوابم رو تعبیر می کنید
ما یه درخت انگور توی حیاط خونه قبلی مون دارشتیم
خواب دیدم دختر انگور ما ، گردو داشت
حتی گوشت پخته شده روی درخت بود اماده و لذیذ برای خوردن
یعنی درخت انگوری که گردو و گوشت مرغ لذیذ هر سه روی یک درخت بودن
من تجب کرده بودم چطور ممکنه درخت انگور ، گردو هم بده و از اونطرف هم گوشت لذیذ آماده خوردن
تعبیرش چیه ؟
مچکر 🌹🙏
سلام روز بخیر
نزدیک های صبح خواب دیدم که
دوست پسرم که مهاجرت کرده ایرانه و ب دیدنش رفتم
سمت راست سرش کاملا تاس و بی مو شده بود
و در بخشی از خواب سرش بانداژ کرده بود…
واقعا ممنون میشم تعبیرش بدونم
سلام
شوهرم میخواهد از من جدا بشه ولی من دوستش دارم نمیخام جدا بشم شبی گذشته خواب دیدم که نزد شوهرم رفتیم و اون را به آغوش میگیرم اونم بسیار خوشحال است از رفتنم که نزدش رفتیم منم زیاد خوش میباشم بنظرتان تعبیر خوابم چیه میشه برام بگوین ممنون شما
سلام
من چند شبه خواب میبینم یه نفر بهم میگه پایه چشمت سنگینه
میخواستم ببینم یعنی چی؟
خواب اولم ۹ محرم بود ساعت ۸:۳۰ ۹ صبح
خواب دیدم اقایی که ۴ماه پیش از هم جدا شدیم رو جایی دیدم توی جمع و توی خواب هم مثل واقعیت از هم جدا شده بودیم و سر و سنگین بودیم با هم
یکدفعه شرایطی پیش میاد که مجبور‌میشیم همو بغل کنیم و یکدفعه به سمت هم میریم همو از دلتنگی محکم بغل میکنیم من توی بغلشون ۲،۳ قطره اشک میریزم بعد که جدا میشیم ایشون دستشو میزاره روی صورتش بلند میزنه زیر گریه
خواب دومم ۱۸ محرم ساعت ۱:۳۰ ظهر
خواب دیدم همین اقارو جلوی اسانسور (توی خواب تپل شده بود و ژولیده تر از واقعیت بود )بعد با دقت بهم نگاه کرد اومد بره سمت ماشینش دلش نیومد با مکث ایستاد یهو دست همو گرفتیم همو بغل کردیم و اشتی کردیم
بعه که از بغل هم‌اومدیم بیرون گفت بعد میبینمت انگار عجله داشت جایی بره
تعبیرش چی میتونه باشه واقعا کلافه شدم …
سلام من سه شبه خواب میبینم که یکی از آشناها بهم میگه میخواد یه چیزی رو بهم بگه ولی موقعیتش پیش نمیاد میشه لطفا بگین تعبیرش چیه؟
من خواب دیدم با خانواده و فامیلا رفتیم یه جایی شب بود و داشتیم میرفتیم داخل خونه ای که یه گربه سیاه و سفید دیدم رفتم سمتش نازش کردم و بعد که ازش دور شدم دوید سمتم و کلی باهاش بازی کردم و ازم جدا نمیشد وقتی میخواستم برم تو خونه .. میشه لطفا بگید تعبیرش چیه؟
خواب دیدم شب حدود ساعت ۱۱ بیرون رفتم برا خریدن شکلات بعد اینکه خریدم موقع برگشت با اینکه فاصله کمی از خونه داشتم ولی چون شب بود سوار تاکسی شدم ولی تاکسی من و برد خلاف مسیر خونه و من از این کارشاکی شدم و اعتراض کردم اما وقتی اونجا پیاده شدم پرنده ای دیدم که ظاهری زیبا داشت ولی انگار متعلق به دنیای ما نبود(تو خواب داشتم میگفتم این پرنده مخصوص این محله هست طرفای محله ی ما پیدا نمیشه) ممنون میشم راهنمایی کنید
سلام من امروز ۲۱ یکم ماه مرداد ساعت ۱۱و۲۸ دقیقه صبح از خواب بیدار شدم بعد از دیدن این خواب
خواب دیدم ک پدرم فوت کرده (اییشون در قید حیاط هستن و چند روز پیش هم خودشون خواب دیدن ک میخوان بیان دنبالش ک ببرنش و قبرش رو هم بهش نشون دادن) و ما همه ی کار ها و مراسم ها شو انجام دادیم ک اونجا ظهر بود و بعد از خاکسپاری و تالار و غذا و اینا رفتیم یه خونه ک نمیشناختم کل فامیل هامون هم بودن بعد یهو گوشه اتاق روی یه مبل تکی مادره مادر بزرگم ک بهش میگفتیم دادا رو دیدم که یه لباس سفید خوشگل تنش بود و نشسته بود و منم رفتم اول از همه بلند شد و من بغلش کردم و بعد رفتم کنارش تو بغلش بودم و نشسته بودیم و فکر میکنم تو بغلش گریه هم کردم
سلام من خانم هستم امروز یکشنبه حدود۸صبح خواب دیدم ایت الله سید محمدتقی از جلو میرفتن ومن دنبالشون هدایت کردن به سمت مسجدسید اصفهان و پیشنماز شدن من بین صف ایستادم ونماز خوندیم.تعبیرش چیه ممکنه به خاطر تخیلات ذهنی من باشه؟
سلام من خواب دیدم که قبلا در کوچی که زندگی میکردم در بچگی راه میروم بعد به یک لجن زار رسیدم و در آنجا به دنبال چیزی میگردم (نمیدانم چه بود)که گم کرده بودم و به صورت پریشان حالی و خستگی به دنباش میگردم
وقتی از خواب پریدم توان چیزی را نداشتم و در آخر خواب چیزی پیدا نکردم و بیدار شدم
سلام.اول کمی توضیحات زندگیم را بدم بعد خوابم را .پدر خانمم فوت کرده قبل فوت یک واحد آپارتمان را به نام پسرش کرده ویک واحد دیگه را اعلام کرده بود که برای دخترهاست حالا بعد فوت مادر خانمم وخواهر خانمم سعی دارن که از این واحد باقیمانده دوسهم دیگر به پسر بدهند وخانم من را اذیت میکنن که باید امضا بدی ….خواب دیدم پسرعمه ی من با بچه هاش واون یکی پسرعمه ام که فوت شده هم زنده هست ومن بعنوان مهمان میبرم خانه البته فعلا خانه ی پدر خانمم هستیم برای زندگی از بعد فوتش اونجا مادرخانمم را میبینم که اخم کرده وبه حالت زاری نشسته ودیگه پذیرایی کنید از خودتون ولی به حالت ناراحت بعد یکدفعه انگار صحنه بر میگرده عقب و دوباره مهمانها میخوان وارد خانه بشوند که پسر عمه ی فوت شده ام میگه یکی از دوستاش همراهشه اونم بیاد داخل منم میگم نه مادر زنه ناراحت میشه واینبار وقتی وارد میشیم پدر زنم که همان قیافه اما به نظر من ریش مشکی گذاشته چون ریش نمیگذاشت واگر هم در می‌آورد سفید بوده ولی اینبار همان قیافه خودش ولی من احساس جوان شدن پدرزن خودم را داشتم که مهمانها را دعوت کرد خونه واز دور صداش زدم چطوری آقا رفیع نگاه نکرد ودوباره گفتم چطوری آقا رفیع یه نگاه به من انداخت ویکدفعه خود را داخل خانه دیدم انگار فیلمه و چند سکانس اومدیم جلو که خانه شلوغه و من دم پنجره بدون پیراهن دراز کشیدم که یکدفعه از خواب پریدم این خواب را ۲۸ مرداد همین امروز راس ساعت ۴صبح دیدم و وقتی هم که پریدم الله اکبر اذان از مسجد شنیده شد که این خواب اونقدر واقعی جلوه داده بود که من فکر میکردم تو بیداری هستیم
سلام. وقت بخیر
خواب دیدم دم صبح در خواب روی تخت هستم که صدای اذان مسجد بلند می شود انقدر بلند که داشتم فکر می کردم برم و به ایشان تذکر بدهم که مردم خواب هستند بعد از اذان متوجه می شوم سه دزد به خانه ما امدن بعد از ترس دزدها فریاد می زنم و از خواب بیدار می شوم.
سلام وقت بخیر
پدر من دیشب خواب دیدند که در حیاط تاریک بود در یهو باز شد یه گله گوسفند بع بع کنان وارد شدند و بعد آن مادرم و خودم دختر هستم وارد شدم
چه تعبیری دارد؟
سلام و وقت بخیر
من امروز ۲۲ شهریور خواب دیدم بابام از دستم گرفت و برد یه جایی ک دوتا در داشت.
در اول رو که باز کردیم چند تا سگ ریختن بیرون با اینکه میترسیدم ازشون ولی کاریم نداشتن وقتی پامو گذاشتم تو اتاقه دوتامرد دیدم گوشت خونی میخوردن و گفتن برو بیرون پرو نشو.
در دومی رو هم که باز کردیم یه جای بزرگی بود که چند تا سگ توش بدو بدو میکردن و من فقط تونستم صداشونو بشنوم و خیلی خوفناک بود صداشون،تا خواستیم درو زود ببندیم چند تا ادم کوتولههه که قایم شده بودن کنار در خواستن بیان سمتون ک زود درو بستیم.
سلام
دوستم خواب دیده من و اون توی یه شهری توی یه جایی مثل خوابگاه تحت کنترل یه سری ادم غریبه بودیم که اگه از قوانین شون سرپیچی میکردیم مواخده میشدیم
سلام وقتتون بخیر خواهش میکنم تعبیرخوابمو بگید
چون هرچی گشتم پیدا نکردم
شوهرم خواب دیده یه گربه سفید طوسی تبدیل به یک دختر بچه شده و منم دستشو گرفتم و رفتم.
تعبیرش چیه؟؟؟
سلام،خسته نباشید.
من خواب دیدم پسر بچه ای دارم و درعالم خواب به من میگویند اسم آن سیدمحمدرضابگذار.
درصورتی که در واقعیت نه همسرم سید هست نه خودم
تعبییرخواب من چه میشود؟
ما یه درخت انگور توی حیاط خونه قبلی مون دارشتیم
خواب دیدم دختر انگور ما ، گردو داشت
حتی گوشت پخته شده روی درخت بود اماده و لذیذ برای خوردن
یعنی درخت انگوری که گردو و گوشت مرغ لذیذ هر سه روی یک درخت بودن
من تجب کرده بودم چطور ممکنه درخت انگور ، گردو هم بده و از اونطرف هم گوشت لذیذ آماده خوردن
تعبیرش چیه ؟
مچکر 🌹🙏
سلام وقت بخیر
مادرم خواب دیده پدرم با همسرم باهمدیگه دعواشون شده وـهمسرم پدرم رو هل داده داخل رودخونه بعدشم راهش و کشیده رفته
تو واقعیت هم بنده با همسرم به اختلاف خوردیم
سلام وقتتون بخیر
من دیشب خواب دیدم با معاون پرورشی مدرسه بحثم میشود سر اینکه زودتر بیام مدرسه برای کمک بهش و من گفتم نمیخوام در ادامه به پیش مدیر مدرسه رفتیم و او حق را به من داد مدرسه تعطیل شد و مادرم دیر کرد بیاد دنبالم و من فک کردم موضوع را فهمیده و برای همین نیمده دنبالم اما کمی بعد اومد و ماجرا رو شنید و زد تو گوشم بعد رفتیم که سوار ماشین شیم اما نمدونم چیشد من شروع کردم پیاده راه رفتن و پشت یک اتوبوس به راه افتادم همیطور چن تا ماشین دیگه هم می اومدن بعد یهو رسیدیم به یه جاده خاکی و کوه و تپه مانند و اون راننده اتوبوس پیاده شد و گف راه من از شما جدا میشه اما شما باید این راه رو برید نزدیک تره مسیرتون و میرسید اما نه من نه ماشینیا هیچکدوم متوجه حرفش نشدیم و گفتیم میخوایم برگردیم و از راه عادی خودمون بریم اما طرز عجیبی راه پشت سرمون بسته شده بود مثل تیکه تیکه های جدا شده باید میچسبوندیم تا بتونیم برگردیم اما نشد که راننده اتوبوس گف یه راه دیگه هم هست و یه تپه رو نشون داد گف پشتش دوستداران زائرای امام حسین هستن به اون سمت بروید کمکتون میکنه ما تاسمت تپه رفتیم افرادی اومدن سمتمون و با التماس ما رو بردن و از خوراکیا و غذا ها و.. بهمون دادن و ازمون پذیرایی کردن و میگفتن اینا همه برای شماهاس یکم گذشت و شب شد تا مامورای عراقی اومدن و گفتن شناسنامه و ویزامون و.. میخوان چک کنن و خب ما اصلا یهویی اومده بودیم یهو من به ذهنم رسید عکس بابامو به اون خونواده ای که بهمون جا دادن برای شب بمونیم نشون بدم چون پلیسه شاید بشناسنش و همین کارو کردم که اونا بابامو شناختن ولی قول گرفتن بذارم ازرو عکسش عکس بگیرن تا بعدا بهش بگن به دخترش کمک کردن و مارو نجات دادن نا گفته نمونه خونی اونا انگار نزدیک حرم بود ولی یجور بود انگار تو خود حرمی وسط یه خونه حرمی نزدیک حرم و فردا صبش کمک کردم ما برگردیم به خونه هامون
قابل توجه هست که من مدرسم تموم شده و منتظر نتایج دانشگاهم نمدونم جریان خوابم چیه اگر ممکنه کمکم کنیدد
سلام من خواب دیدم هوا تاریکه و من تیشرت و شلوارکم رو به تن کردم برم تو خیابان
یهو متوجه شدم که تیشرتم رو جای شلوار پوشیدم و شلوارکم رو جای تیشرت.
خوشبختانه خلوت بود و میدونستم کسی منو درین حالت ندیده پس سریع لباسهام رو جابه جا و صحیح پوشیدم
میخواستم تعبیرش رو بدونم
سپاسگزارم
من خواب دیدم که تو دستم خرما بود و پدر بزرگم که از دنیا رفته به من اشاره کرد و گفت که خرما رو بدم بهش
میشه بگین تعبیرش چی میشه؟؟
من روز سوم فروردین ۱۴۰۲ رفتم عروسی
پسر همسایه مونو اونجا دیدم و خیلی ازش خوشم اومد
راستش نه اسمش و نه هیچی نمیدونم ازش
دو شب در ماه رمضان خوابشو دیدم
خواب برای اولین بار: با دوستش داشتن میرفتن دوچرخه سواری که من از پنجره نگاش کردم و اون اومد تو حیاط مون و باهام حرف زد انگار خوشش اومده بود از حرف زدن با من … یهو مامانم اومد و این مانتو سبز زن داداشم که عید براش خریدیم رو پوشید و رفت که کسی شک نکنه
باز دوم هم به این صورت که مامان و فامیلاشونو جلو در دیدم و مامانش خیلی با خنده رویی منو بغل گرفت
ممنون میشم تعبیر بگید
سلام و عرضخسته نباشید.
من امروز بعد از نماز صبح خواب دیدم در حال راه رفتن نماز می خوانم. در همان حال چند نفر سفید پوش هم که شادان همرا ه من بودند . یک نفر از آن در همان حال نماز خوند گفت اون کاغذهای سفید رو در دست داری بهمون بده بعداز تمام کردن نماز خودت هم‌بستگی داخل. من هم بعد از تما شدن نمازم خواستم برم داخل دیدم یکسری افراد بیرون نشستن و من نگاه می کنن. ومن رفتم داخل خانه. وارد که شدم دیدم جای خالی دایره ای وجود دارد که نمی توانم به آنطرف رد شوم. در همین حین یک نفر از داخل بیرون آمد گفت صبر کن الان می آیند که من از خواب بیدار شدم
سلام وقتتون بخیر
دوستم که یک سالی هست اولین پسرش دنیا اومده خواب دیدن که به من یه مشمبا گردو میده من خودم یک سال و نیمه ازدواج کردم اما تو زندگیم خیلی مشکل دارم اصلا راضی نیستم از همسرم خاستم بدونم تعبیر داره خواب دوستم یانه
سلام
من خواب دیدم که در یک مراسم باشکوه شرکت کرده بودیم و از پسرم که کوچک هست غافل شدم ، و گمش کردم، هر چی دنبالش میگشتم نمیتونستم پیداش کنم، با دوستم رفتیم دنبالش ، در کنار جاده پیداش کردیم، به دوستم گفتم برگرد که سوارش کنیم، دوستم نگه نداشت، یعنی نه اینکه نخواد نگه داره ، قصد داشت نگه داره ولی خیلی جلوتر، من ترمز دستی رو کشیدم ، ماشین دور زد و مجبور شد که برگرده ولی با این وجودهم خیلی از پسرم دور شدیم، نزدیک که شدیم دیدم ماشینها واستادن و جلوتر نمیرن صدای تیر میومد، هیچکس جلوتر نمیتونست بره، اومدم پایین که برم جلوتر و دنبال پسرم برم ، به سمتم تیراندازی کردن، چند نفر هم که میخواستن نیز جلوتر برن به سمت اونا هم تیراندازی کردن ،چند نفر زخمی شدن، بعد از چند ساعتی ، تیراندازی تمام شد، و من همچنان دنبال پسرم بودم ، که به من گفتن که پسرت رو شهید کردن، اجازه نمیدادن که ببینمش، با زحمت زیاد رفتم بالای سر پسرم، باهاش صحبت میکردم و گریه میکردم و سرش رو گذاشتم روی سینم، دیدم نفس میکشه، با صدای بلند گفتم نفس میکشه، نفس میکشه، چون ترافیک شده بود با ماشین نمیشد که برم بیمارستان ، یه موتوری رو پیدا کردم که منو برسونه بیمارستان، روی موتور با پسرم صحبت میکردم و قربون صدقه اش میرفتم، خیلی حالم خراب بود ، هی نگاه میکردم به جلو که چرا نمیرسیم ، هی نگاه میکردم به پسرم که زنده هست یا نه؟ که از خواب بیدارشدم و دیگه خوابم نبرد.
ممنون میشم که خواب منو تعبیر کنید
سلام وقت بخیر مادر من شب پنجشنبه بوده مثل اینکه خواب پسرعموش و میبینه که ایشون فوت شدن ،داشتن به مامانم نارنگی میدادن نارنگی سبز میگفت چهارتا بودن زردو سبز از سبزش به این میده مامانم میگه انقدر خوشگل و بزرگ بود میوه بهشتی ،میشه بگین تعبیرش چیه ممنون
سلام
من دو سال پیش با یه دختر رل بودم حدود یه سال و یه سری کارا کرد که اصلا درست و نبود و خلاصه اعتمادم بهش از بین رفت و رابطه تموم شد اما دختره بعد دو سال هنو میخواد برگردیم به رابطه بعد من چند شب پیش خواب دیدم که این خانوم لباس عروس پوشیده و همه با خانواده با این ازدواج موافقن و خیلی ازش تعریف میکنن به غیر از من که دو دلم بعد خلاصه روز عقد بود فک کنم به دختره گفتم که من دو دلم میشه یکم عقب بیوفته مراسم که فک کنم اما اون ناراحت شد و با همون لباسش رفت فک کنم بازار که گمش کردم هی میگشتم دنبالش و صداش میزدم و عذاب وجدان داشتم و میترسیدم بلایی سرش بیاد که از خواب با کلی اضطراب بیدار شدم.
سلام من خواب دیدم خیلی خوب و دوستانه با خانوادم داشتیم از یه پارتی بر میگشتیم یهو دیدم بابام داره وسط خیابون با یه خرس قطبی بازی میکنه و خرس قطبی هم کامل اروم و خندان بود ولی یکدفعه وحشی میشه و به سمت من و مامانم حمله میکنه و به قولی هر دوی ما میریم اون دنیا ولی بعدش من زنده میمونم و مامانم میمیره
میخواستم بدونم خوابم چه تعبیری داره ممنون میشم کمکم کنید
سلام قبل از گفتن خواب بگم من مریضی خواصی دارم ددمان هم کردم و خوب شدم اما خیلی استرس دارم جاییم درد کنه فکر میکنم میخوام بمیرم…خواب دیدم یه جایی هستم یک ریسمان سفید باریک آویزان بود گره داشت انگاز با حال ناراحتی وبرای حاجتم دوباره خودم یک گره دیگه دادم بعد تودلم گفتم من میخوام زنده بمونم چرا باید زود بمیرم یعنی باید بذارم برم نه دلم نمیخواد ودخترمو بغل کردم وبیدارشدم تعبیرش چیه ممنون
خواهرم خواب دید مار سیاه رنگی از پشت وارد وجودم شد از طریق کمرم 🥲
سلام من خواهرم خواب دیده که من لباس عروس پوشیدم و نشستم توی تالار و اونم پیشم هست و پشت سرمون یه در بزرگ چوبی هست که باز میشه و دوست پسر من با لباس دومادی میاد تو و کنار من وایمیسه و ما باهم میریم تو
سلام من خواب دیدم دختر عمه ام از همسرش جدا شده به یک شهر دیگر رفته و کارتن خواب شده با بچش میشه لطفا راهنمایم کنید خیلی استرس گرفتم
سلام
من خواب ديدم يكي از دوستام كه خيلي وقته ازش خبري ندارم يه باكس برام هديه گرفته كه تو ي هديه ها چند تا دستبند بود كه دستم كردم. كلن خوابم پراكنده بود صحنه هايي داشت كه ربطي بهم نداشت ولي اين قسمت هديه گرفتن رو واضح يادمه
سلام
در خواب فرش اتاقی را بیل می زدم و از آن پنیر تازه فتا پارو می کردم
تعبیرش چیست؟
یه خواب دیدم میخوام بدونم واقعیه یا کیکه 😄
…….
سلام من بعد از نماز صبح خوابیدم،وخواب دیدم ک یک نردبان چوبی خیلیییی بزرگ تاحالا ب بزرگیش ندیدم که از آسمان ب زمین وصل بود و بالاش ک انتهای نردبان میشه ابر و رنگین کمان خیلیییی بزرگ وقشنگ هست من اونو نردبان میدیدم ولی از هرکی میپرسیدم توی خواب میگفت ک این در توبه هست یهو این نردبان شکست وافتاد روی زمین همه مردم زجه میزدن ک گریه میکردن ک دنیا بهم ریخت ک خونه ها ویران شد و بعضی از مردم مرده بود جنازه هاشون رو زمین افتاده بود بعضیا زحمت اصلا ی فاجعه ی ای بود مثل فیلما ک میگن آخر الزمان همین ک نردبان شکست اینطوری شد گفتن ک درهای توبه بسته شدن اصلا ی حس خیلی بدی بود ن میدونستیم کجا بریم وچیکارکنیم واینک از کی ک چی باید قائم بشیم خیلی وضیع بود ی اتاقی بود که هممون قائم میشدیم اون لحظ کسی ب فکر گسی نبود خیلی بد بود ممنون میشم تعبیر رو بگید
خواب دیدم که تو دانشگاهم و توی یکی از درس و کلاسایی که الان دارم ولی استاد که یه خانومه اون نیستش ، یه پسر جوانه در حالی که من و دوستام ارائه داریم حرف میزنه منم بهم برمیخوره دیگ وقت ارائه حرف نمیزنم فقط میزنم صفحه بعدی استاده میگ که ورا حرف نمیزنیم منم با دلخوری میگم بهش که استاد شما به من احترام نذاشتین وسط حرم هی پریدین بعدش که ارائه تموم میشه توی همون جا وایمیسم یه اسپری که اتفاقا تازه خریدم همراهمه میزنم رو لباسم همه میگن چه بوی خوبی اما استاده برمیگرده میگ این اسپری رو با فلان عطری که رو لباسته ترکیب نمیکنن بعشدم میبینه جواب نمیدم میگ که دلخور شدی (یجورابی با شیفتگی بهم نگا میکنه و میپرسه) منم میخندم و میگن آره اگه با یه دسته گل و یه جعبه شیرینی تشریف بیارین میبیخشم اونم میخنده و یه نگا به دست چپم میندازه ( در واقعیت من شوهر کردم و نامزدم و همیشه هم حلقه ام دستمه) میبینه حلقه دستمه اما بازم با شیفتگی نگام میکنه بعد تایم آخر کلاسه وقتی که میخواد بره رفتنی میاد مقنعه امو میخواد بگیره دستت میگ میخوام ببینم عطر لباست چه بویی میده بعدشم که بیدارم شدم دیدم ساعت ۶ هستش
سلام وقتتون بخیر
من خواب دیدم خاله م که فوت شده منو بغل کرده و بهم میگه دلش برام تنگ شده
میشه بگید تعبیرش چیه؟؟
سلام وقت به خیر امیدوارم خوب باشین
من دو بار خواب می بینم رفتم زیارت امام رضا بعد اونجا یک مرد غریبه ای رو می کشند
ممنون از تعبیرتون
سلام من دیشب خواب دیدم از پنجره خونمون دارم بیرون زو نگاه میکنم ولی بیرونش یکم فرق میکرد با واقعیتش مثلا فضای سبز پشت خونه نبود و فضا باز تر بود بوتا پسر جوون رو دیدم ک یهو یه ماشین ب شدت زد بهشون زمین پر خون شد بعد سریع نیرو امداد و پلیس و… اومدن بردنشون خون های زمینم شستن رفتن ب همسرم تعرف کردم این تصادف شد حالم بده برنامه مسافرت چید رفتیم مسافرت با خانواده مادریش میگفتیم میخنندیم اما من همش ذهنم درگیر اون تصادف بود کسی میدونه تعبیر این خواب چیه؟(ایم مسافرت هم تو خواب بوده)
سلام خواب من اینه که من واقعا یه چیزی شبیه غده تو گودی شونم دارم و تا حالا دکتر نرفتم که ببینم چیه دیشب خواب دیدم که به همسرم گفتم بریم دکتر گفت اگه بریم و دکتر گفت تا سه روز دیگه زنده ای چی اونوقت چیکار کنم همینو یادمه
سلام. من خواب دیدم یه ماهی قزل الا درشت رو که مواد زده بودم از قبل برای طبخ، یهو زنده شد و دهنش و چشمانش رو تکون داد بعد یه دختری که دوست من بود ماهی رو گرفت و سرش رو زد و کشت. من بهش گفتم چرا پس کشتیش این که زنده شده بود. گفت خب ما خریدیم که بخوریمش تا نمیکشتمش که نمیشد بپزم. نکته اینه اون دختر تو خواب دوستم بود ولی شکل هیچ کدوم از دوستانی که من دارم نبود ولی تو خواب می دونستم که دوست منه.
سلام من خواب دیدم تو بیابون با خانواده ام هستیم آسمون پر کلاغ بودبعد یهو از آسمون یه تیکه ابر میومد پایین وروش یه فرشته کوچولو بود تا ابرا با زمین فاصله کمی داشتن از چشم فرشته یه قطره اشک که میومد ابریه ساعقه ای میزد وما وقتی دیدیم دارن زیاد میشن فرار کردیم از اونجا سوار ماشین شدیم.
من متاهلم و دوتا بچه دارم
سلام من مادرم و دو سال و نیم پیش به دلیل کرونا از دست دادم ایشون ۲۵ روز بیمارستان بودند پریشب خواب دیدم که از بیمارستان مرخص شده ولی ما بی اطلاع بودیم و تعجب کردیم از اینکه بدون اطلاع ما ترخیصشون کردن چهره بیمار و رنجوری داشتن روی یه صندلی نشسته بودن وقتی خواستن از روی صندلی بلند شن من متوجه شدم که دو تا پاشون و قطع کردن خیلی صحنه وحشتناکی بود و خیلی خالم بد شد توی خواب بهش گفتم مامان پاهات گفت دیگه دکترا پاهام و نتونستن نگه دارن که من با حال بد از خواب پریدم ممکنه تعبیر این خواب و بهم بگین
ممنونم از شما
سلام من خواب دیدم با پدرم ک فوت کردن رفتیم بازار(البته توخواب نمیدونستم فوت کرده) پدرم میخواست ساعت مچی بخره ویکی رو انتختب کرد و من اصرار کردم و پول ساعت رو من پرداخت کردم، خیلی میترسم ک چیز بدی باشه میشه لطفا تعبیرشو بهم بگید
من درخواب دیدم به همراه پدر ومادرم درخت پرتقال پرباری رو از ترکیه گذاشتم سقف ماشین تا تبریز بجای گل مجلس ختم به یکی از دوستان ببریم مقصد که رسیدیم من درخت را تکان دادم تمام میوه هاش وبوته هاش ریختن فقط ساقه درخت ماند به پدرم کفتم برم گل بگیرم بیام بریم مجلس ختم کفت نمیخواد بیدار شدم ممنون میشم از تعبیرتام
سلام دیشب ساعت حدودا سه خوابیدم و خواب دیدم .انگار خواب نبود واقعی بود . توی خوابم دو تا انسان کاملا سیاه حتی چشمای اونا معلوم نبود ، جنسیت معلوم نبود و قد کوتاهی داشتن و یکیش کنار تختم درست روبه روی صورتم ایستاده بود و یکی دیگه جلوی پاهام و دستش رو به سمتم دراز کرد و دائم بهم میگفت بیا بریم چند بار این جمله رو تکرار کرد من اصلا نترسیدم ولی بیدار شدم دیدم تازه بیست دقیقه خوابیدم هر چی توی گوگل سرچ میکنم تعبیرش نیست ممنون مبشم برام تعبیرش کنید . سپاس گذارم .
سلام خواب دیدم مثل بذر یکی دو تا دندان در زمین میکارم زمین را کنده و آنها را میکارم قبلش هم با کسی در مورد اینکه کجا بهتر رویش میکنند صحبت کرده و جایی که خوب بنظر رشد کنند دندانها را میکارم
سلام
من سه ماهه باردارم و خواب دیدم کسی بهم میگه که بچم دختره و نبایدناراحت بشم ولی من ناراحت میشم و حتی اشک میریزم…
سلام ممنون میشم این خوابمو تعبیر کنین
اول به یه جایی وارد شدم که مردم اونجا رو نمیشناختم و ریسک پذیر شدم و وارد اونجا شدم واسه یه کاری بعد یکی از اهالی اونجا گوشیمو تو فاصله ای که حواسم نبود برداشت و به خانوادم زنگ زد که دخترتون اومده اینجا بعد پدرم همراه مادربزرگم اومدن و منو ببرن در راه شب شد و همه جا خلوت شد صدای دوستمو شنیدم که میگفت قتل، قتل چیه ما همچین قراری نذاشته بودیم و … از اونجا متوجه شدم دوستمو دزدیده بودن و ممکنه بکشنش یا بهش تجاوز کنن چون اونم ادم ریسک پذیری بود بعد پدرم گفت بیا اینم نتیجه ریسک پذیر بودن بعد منو بردن خونه و من خیلی پریشون بودم و احساس ترس شدیدی داشتم و مادربزرگم بهم نیشخند میزد.
کمی قبل از اذان صبح خواب دیدم که در اغل گوسفند انمان که نزدیک خانه پدرم هست درون یه سنگ که سوراخ شده مقداری شمش طلا و یک انگشتر زنانه هست سریع آنها را برداشتم و امدم در اغل جدید که الان هست زیر کود گوسفند ها از ترس اینکه کسی نبیند قایم کردم.
با درود.
من خواب دیدم گربه ای توی آپارتمانم اومده بود و مادرم هم دراز کشیده و خواب بود. من در رو باز گذاشتم تا گربه رو بیرون کنم. یهو گربه دوید و رفت زیر پلک چشم مادرم و به شکل ترسناکی وارد چشمش شد. بعد از اینکه تمام بدن گربه وارد چشم مادرم شد، مادرم کم کم بیدار شد و انگار یکم درد میکشید. من اومدم دُم گربه رو بگیرم که از چشم مادرم بیارمش بیرون ولی نشد. بنظرتون معنای رفتن گربه در چشم چیه؟
خواب دیدم یه مار سفید دوستم بود و تو خونم پیش من بود خیلیم مهربون و مراقب من بود
یروز مجبور شدیم از چیزی که یادم نیست با چندتا از دوستامون فرار کنیم راه فرارو من پیدا کردم و. دیدم به مار کوچیک شاخدارتو همون راهه که مرده و خشک شده که گردنش و پشتش رو رخمی کردم تا نیمه بریدم و چن. لحظه بعدش مار سبز شاخدار که زخمی شده بود زنده شدو تا تو خونم دنبالم اومد که مار سفید اونو میشناخت و گفت ک من ازت مراقبت میکنم داشتم فرار میکردم و مار میخواست بکشتم نزدیکم شد و با صدای زنگ گثشیم از خواب پاشدم خیلی ذهنمو درگیر کرده میشه لطفا تعبیرشو بگید
من کسی رو تو خواب میبینم که دوستش دارم وتصویری زنگ ميزنم براش باهاش صحبت میکنم در عین صحبت کردن ما مامانم و بابام میاین مامانم نماز می‌خوانه و بابام جایی میروه و میذارم ببین که من با اون صحبت می کنم و من تو چشام عینک است و نمی تونم بدون عینک اونو ببینم
خواب دیدم که کسی که دوستش دارم براش میگم دلتنگ ات شدیم کی زنگ میزنی و اون میگه منم دلتنگ ات شدیم چیکار کنم کار دارم
من عاشق کسی بودم ولی اون داره ازدواج میکنه از وقتی شنیدم خیلی حالم بد شد دیشب بعد کلی گریه و قران خوندن یهو حال روحیم خوب شد بعد شب تو خواب دیدم همون ادم با موهای بلند بافته شده اومد سمتم بازشون کرد گف برام شونه کن بعدش گف باید دوباره فرقشو برام باز کنی تو خونه ما بود بعدش یهو بی دار شدم حدودا ساعت سه بود
سلام،من صبح خواب دیدم ک پسر عموم ک طبقه پااینمون زندگی میکنن زنگ زده میگهه ی اتفاق خیلی بده افتاده و همه اونجا جمع بودن و میگفتن بیچاره شدیم.قبلش هم میگفتن یک مار خطرناک اومده تو ساختمون ،نمیدونم خبر بدشون همون بود یا نه؟
سلام من خواب دیدم با همسرم در طلای خیلی زیاد آنقدر زیاد که گویا داریم شنا میکنیم
جواب رو چطوری باید بگیرم ممنون میشم راهنمایم کنید
سلام خواب دیدم که شب بود وارد خانه ای شدم و همانجا خوابیدم . در ابتدا تنها بودم ولی وقتی بیدار شدم اعضای آن خانواده را دیدم که هرکدام جایی از پذیرایی خوابیده بودند و من خیلی ترسیدم و خجالت کشیدم چون آنها را نمیشناختم
سلام
خواب دیدم که دوتا لاشه گوشت گوسفند، دوتا هم سمت چپ و وسط اونها پنج کیسه برنج که همسرم خریده بود و تو خونه گذاشته بود. چه تعبیری دارد؟
….
سلام روز بخیر
من دخترم و چندساعت پیش که حدودا ساعت 5-6 صبح بود خواب جالبی دیدم
بنظر برام خیلی آشنا بود انگار قبلا هم دیده بودم، اینجوری بود که تو زمان خیلی قدیم بودم یه شاهزاده سوار کشتی بود و دنبال یه پری دریایی بود و اونو پیدا میکنه ولی کشتی یهو وارونه میشه و منو شاهزاده همونجوری نشستیم
بعد شاهزاده یه غاره بزرگ میبینه که یه کشتی دیگه ام اونجا گیر افتاده و ادماش زندن
شاهزاده با خنده میخواد اونجارو رد کنه ولی محکم میخوره تو دیوار هم خودش میمیره هم پری دریایی (عین یه فیلم بود خوابم هی صحنه هارو نشون میداد) بعد رسیدم به اون ادمای غارنشین و همراهی شدم باهاشون، میخواستن جا به جا بشن به یه جا دیگه، زمان براشون طولانی میگذشت ولی برای من عین فیلم بود، یه جا حیوونا و خود ادما کم اورده بودن خسته شده بودن تشنه بودن، یجا دیدم دوباره امید گرفتن و میدوییدن
بعد نمیدونم یه جا عین بیابون بود ولی کناره راستمون خونه های داغون بود انگار کسی زندگی نمیکرد، نگاهم افتاد یه گرگ غول پیکر بین این خونه ها بوده و از خواب بیدار شد منم ترسیدم رفتم پشت یه خونه بقیه ادمام فرار میکردن سمتم بعد یهو تبدیل به روباه شدم میخواستم زوزه بکشم ولی جلو خودمو میگرفتم سروصدا نکنم، که یهو یه گرگ عادی اونم میخواست سروصدا کنه ولی ارومش کردم نفهمیدم چیشد ولی از اینجاهم گذشتیم تا اینکه رسیدیم به شهر ( تو زمان سفر کردیم انگار) بعد در یه خونه رو زدیم ازش سوالایی بپرسیم اومد پایینه خونه دیدم کپ همون شاهزادس که مرد! انگار تناسخ بود! مات و مبهوت نگاهش میکردم بعد دیدم یهو گوشیشو دراورد بقیه ادما تعجب کرده بودن که گوشی چیه
خلاصه سوال پرسیدن الان کجاییم چه سالی هستیمو اینا دیگه از خواب پریدم، خیلی جالب بود برام ممنون میشم حتما تعبیرشو بگید🤍
خواب دیدم سر سفره هستیم و پدر کسی ک دوسش دارم اومد منو بغل کرد و سرموبوسید گفت هیچ تغییری نکردی عروس
یه لقمه بهم بده ببینم چه کردی منم لقمه رو از خواهرم گرفتم و ب ایشون دادم ک خوردن و گفتن به به
لطفا تعبیرشو بهم بگین مچکرم
خواب دیدم در اتاقی کوچک با در بسیار بزرگ چوبی گیر افتادم از شدت نگرانی فریاد میزدم هر دفعه کسانی پشت در می آمدند هی بیشتر میشدن ولی هیچ کس یا نمی‌توانست در در را باز کنند یا فقط برای تماشا آمده بودند
یک پنجره ی کوچک بالای در بود و دو کبوتر روی آن نشسته بودند و من را تماشا می‌کردند
چه تعبیری دارد؟
خواب دیدم خواهر زاده ام یه خونه جدید گرفته و من دارم مادرم رو که فوت کرده از پله ها بالا میبرم که بریم خونه نوه اش .
سلام خواب دیدم مارمولک رسادی تقریبا متوسط سبز تو یک اتاق هستند و من فوری پدرم رو گفتم بیادهمه اونها رو کشت یکی که سمت پسرم بود کشت یکدفعه متوجه شدم مارمولک کوچکتر سبزی داره از پام میره بالا به زور کندمش و انداختم اونور باز رو شکمم اومد اونم داشتم مینداختم که از خواب پریدم
خواب دیدم که یکنفر که قبلا دوستشون داشتم و با هم دوست بودیم با ظاهری خیلی قشنگ تر از واقعیتشون بودند و مادرم باهاش حرف زدند بعدم من حرف زدم در هنگام حرف زدند اوشون بالای پشت بام بودند و ما پایین بعد قرار شد باهاش ازدواج کنم خیلی هم خوشحال بودم ولی بعد وقتی که خواستند جهاز رو ببرند، بردند خونه ی کسی که الان دوستش دارم و یکدفعه تعجب کردم و پرسیدم قرار بود با اون ازدواج کنم
پسر مجرد بیست ساله ای پارسال فوت کرد، بخواب دوستم اومده گفته می خوام برم خواستگاری یعنی چی؟
سلام من خواب دیدم که در یک اطاق هستم از پنجره اطاق می بینم موج از دریا بلند میشه من میترسم ماره نکشد ولی بر بالای اطاق می ریزد بعد متوجه می شدم اطاق در آن هستم ضد آب است آسیب به اطاق نمی‌رسد این چند بار تکرار میشود ولی قطره ی آب هم وارد اطاق نمی‌شود فقط موج که به بار آخر بالای اطاق می ریزد اطاق را به لرزه می آورد
باسلام‌مم خواب دیدم یک‌دختر مجرد با مادرش که سالها فوت شدن تو خواب دیدم دوتا دختر کوچک‌یک ساله بودن‌خواهرم گفت نوه های من هستن این‌دو کودک‌با این دونفر فوت شده ها بازار بودن همراه شون بودن یعنی خواهرم اصلا نوه دختر نداره در حال حاضر پارسال عروسش زاییده بود نوزاد دختر ده روزه ش فوت شد الان هم یکی از عروس هاش بارداره تو خواب دیدم این دو کودک با فوت شده ها بازی میکردن بعد یکی از آنها سرش زخمی شد
سلام وقت بخیر من خواب دیدم خانمی فرشی بزرگ دستشه ب رنگ مشکی و قرمز ولی یه مشکی خاص با طرح قرمزخوشگل میگه فرش خانه حضرت علی و بعد من گریم گرفت و بیشتر مات زمینه مشکی فرش شدم چون خاص بود
در ابتدا وقتی که به خوب فرو رفتم انگار داشتم تصور میکردم و انگار بدنم حرکت میکرد و مور مور میشدم و بعد دیدم که دارم سعی میکنم پرواز کنم و بعد بال سفیدی درآوردم و به ارتفاع بلندی پرواز کردم اما بعد از چند لحظه وسط آسمون سقوط کردم (مثل سقوط شیطان از بهشت بود اون صحنه ولی به جای شیطان من داشتم سقوط میکردم) بعد انگار تصویر مثل اپیزود یک فیلم تغییر کرد، خودم رو توی رخت خواب توی اتاق و خونه خودمون دیدم با این تفاوت که انگار چیزی من رو تحت نظر داره و نمیدونم چطوری بگم اما توی خواب انگار گیر میکنم و نمیتونم بیدار بشم، یعنی توی خواب میبینم که بیدار شدم و برای مثال رفتم توی هال پیش مادرم ولی در اصل هنوز خوابم و بعد یه چیز مثل یه موجود سیاه قد بلند توی خواب میبینم که ولم نمیکنه و انگار تحت نظرم داره، انگار بهم نزدیک میشه و میخواد خفم کنه
در ابتدا وقتی که به خوب فرو رفتم انگار داشتم تصور میکردم و انگار بدنم حرکت میکرد و مور مور میشدم و بعد دیدم که دارم سعی میکنم پرواز کنم و بعد بال سفیدی درآوردم و به ارتفاع بلندی پرواز کردم اما بعد از چند لحظه وسط آسمون سقوط کردم (مثل سقوط شیطان از بهشت بود اون صحنه ولی به جای شیطان من داشتم سقوط میکردم) بعد انگار تصویر مثل اپیزود یک فیلم تغییر کرد، خودم رو توی رخت خواب توی اتاق و خونه خودمون دیدم با این تفاوت که انگار چیزی من رو تحت نظر داره و نمیدونم چطوری بگم اما توی خواب انگار گیر میکنم و نمیتونم بیدار بشم، یعنی توی خواب میبینم که بیدار شدم و برای مثال رفتم توی هال پیش مادرم ولی در اصل هنوز خوابم و بعد یه چیز مثل یه موجود سیاه قد بلند توی خواب میبینم که ولم نمیکنه و انگار تحت نظرم داره، انگار بهم نزدیک میشه و میخواد خفم کنه، بعد توی خوابم همه چیز عجیب غریبه، مثلا یبار مادرم رو دیدم که برادرم(که نوزاده) رو توی بغلش گرفته ولی چهره مادرم مشخص نبود و توی خواب بهم این حس رو داد که انگار مادرم نیست و یه شخص دیگه خودش رو جای مادرم جا زده
سلام چند وقت پیش پسرم که فوت شده بود خواب دیدم زنده شده خیلی صورت و مخصوصا دستاش و میبوسیم بهش گفتم کجا بودی گفت برادرش یعنی پسر بزرگ خودم قایمش کرده بود
خواب دیدم در صندلی عقب اتومبیلی درحال استراحت بودم بر روی شکم
یکی از همکاران من که مجرد هست ( خانم، کوچک تر از نظری سنی ) بر روی کمر من خوابیده بود و احساس گرمایی که باعث میشد حس خوبی ( جنسی نه ، به همین دلیل تصمیم هم نگرفتم بلند شم) داشته باشم
در خواب دیدم که یه دسته سبزی تره گرفتم و بردم کنار چشه پر آب تو باغ خودم شستم و با نون و ماست شروع به خوردن کردم
بعد داشتم تو تو باغ به کارگرم حرف میزدم کهبهم گفت عموت مرده
رفتم با پسر همون عمو که گفتن مرده داشتیم میرفتیم سمت قبرستون که دیدم یکی از عمو هام که سالها پیش مرده اون هم هست و داره گریه میکنه من هم آروم گریه میکردم وخیلی ناراحت بودم.
بعد نگاه کردم تا زیشواری و زیر پوش پوشیدم داشتم به این فکر میکردم که برم لباس بپوشم برادرم گفت نیاز نیست الان باید کارای قبر رو بکنیم همین لباسا خوب
بعد هم از شدت ناراحتی از خواب بیدار شدم و نگاه کردم دیدم 4:42 صبح هست
سلام دم صبح خواب دیدم با شونه سرم دارم مسحمو باز می کنم که وضو بگیرم مسح سرم با شونه ام پاره شد و خون روی دست و صورتم جاری شد و من نگران بودم که حالا با این مسح خونی چطوری وضو بگیرم
سلام من خواب دیرم یه برگه با شماره نام سر کاروان به من دارندکه سوارهواپیما بشم ولی هرچی موندم شماره مند صدا نزدند رفتم اعتراض کردم گفتند شما ما این کاروان نیستید برید جای دیگه من هم خیلی گریه کردم گفتم حالا اول جا رو از کجا پیدا کنم
سلام وقت بخیر.من مادرم سالهاست ک فوت شده.خواب دیدم قبرش(از محل زندگی خودش) به مکان دیگه ای (یعنی به محل زندگی پدرم) انتقال یافته و پدرم مشغول کندن قبرش هست و کفن مادرم کاملا تمیز و سفیده و بعد این همه سال تروتازه ست.و ی جمعیتی خیلی زیاد هستن اونجا و من هم اول شوکه هستم و بعد گریه میکنم.تعبیرش چیه؟
سلام
سلام
خواب دیدم پیشانی من،از سمت ابرو به سمت رستنگاه موی سرم، مویرگها مثل درخت که ریشه میزنه،شروع به قرمز شدن کردن ، و همین قسمت وسط پیشانی، مویرگها کاملا قرمز بودن ..
تعبیرش ممنون میشم انجام بدید
سلام وقتتون بخیر
ممنون میشم خواب من رو هم تعبیر کنید خیلی ذهنمو مشغول کرده
من خواب دیدم هرکس مریض شده و ممکنه بمیره رو زنده ب گور میکردن من توی خابم مشکل خاصی نداشتم مثل یه معده درد اینا بود ولی همه میخواستن منو زنده به گور کنن اول چیزی نگفتم اما وقتی میخاستن منو ببرن مخالفت کردم و بجاش یه نفر دیگه رو که فوت کرده بود دفن کردن و انگار عزاداریشون اینجوری بود ک اونو درست کفن نکرده بودن اول سر قبر گریه کردن بعد کفنش رو کامل پوشوندن بعد از خاکسپاریش از هرکس میپرسیدم ک چرا میخاستید منو زنده به گور کنید من که مریضی خاصی ندارم که باعث مردنم بشه و اونا یجوری بهم نگاه میکردن انگار ناراحت بودم ک قبول نکردم زنده به گور بشم
خانمم عذرخواهی دیده مادرم باخواهرم آماده ممزل ما البته مادرم.۳ساله که مرده
, خانمم عصر. درخواب دیده که مادرم باخواهرم‌آمده متزل ما..البته مادرم۳ساله که به رحمت خدا رفته
سلام خسته نباشید ی فامیلمون بقل مغازه من هم شغل خودمه مغازه زده با قیمت کمتر داره میفروشه بد با زنش قهر بود زندانی کرد بود تو اتاق من رفتم تو اتاق ب من میگفت انتقام میگیرم دوتا هم بودم صورتشون معلوم نبود