داستان جالب ضرب المثل شتر دیدی ندیدی

آیا داستان ضرب المثل شتر دیدی ندیدی را می دانید؟

در این مقاله با داستان شیرین این ضرب المثل آشنا خواهیم شد.

شاید بپسندید:

داستان های کوتاه فارسی

داستان ضرب المثل شتر دیدی ندیدی!
داستان ضرب المثل شتر دیدی ندیدی!

قصه ضرب المثل شتر دیدى، ندیدى!

مردی در صحرا دنبال شترش می گشت تا اینکه به پسر باهوشی برخورد و سراغ شتر را از او گرفت.
پسر گفت: شترت یک چشمش کور بود؟

مرد گفت: بله
پسر پرسید: آیا یک طرف بارش شیرینی و طرف دیگرش ترشی بود؟
مرد گفت: بله بگو ببینم شتر کجاست؟
پسر گفت: من شتری ندیدم!

مرد ناراحت شد، و فکر کرد که شاید پسرک بلایی سر شتر آورده پس او را نزد قاضی برد و ماجرا را برای او تعریف کرد.
قاضی از پسر پرسید: اگر تو شتر را ندیدی چطور همه مشخصاتش را می دانستی؟

پسرک گفت: روی خاک رد پای شتری را دیدم که فقط سبزه های یک طرف را خورده بود، فهمیدم که شاید یک چشمش کور بوده، بعد متوجه شدم که در یک طرف راه، مگس و در طرف دیگر، پشه بیشتر است چون مگس شیرینی دوست دارد و پشه ترشی نتیجه گرفتم که شاید یک لنگه بار شتر شیرینی و یک لنگه دیگر ترشی بوده است.

قاضی از هوش پسرک خوشش آمد و گفت: درست است که تو بی گناهی، ولی زبانت باعث دردسرت شد پس از این به بعد شتر دیدی ندیدی

ضرب المثل چیست؟

ضرب المثل‌ها نیکوترین تجلیات حکمت و تجربه نیاکانه‌ هستند که از نسل به نسل به ما منتقل شده‌ اند.

این جملات کوتاه با استفاده از زبان تصویری و پندآموزانه به انسان‌ها در برخورد با مسائل زندگی کمک می‌ کنند و به عنوان راهنمایی برای تصمیم‌ گیری‌ های درست و هوشمندانه شناخته می‌ شوند.

از فواید آن می توان به فراگیری آموزه های اخلاقی، حکمت و پند آموزی، نگاهی به تاریخ و فرهنگ و… اشاره کرد.

جهت ارائه پیشنهاد برای انتشار داستان دیگر ضرب المثل های ایرانی قدیمی در قسمت دیدگاه ها برایمان کامنت بگذارید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *