فال حافظ ازدواج و عشقی رایگان شما، فال پیشگویی زمان دقیق ازدواج!

فال حافظ عشقی

دریافت فال حافظ ازدواج شما

آیا فال حافظ را برای ازدواج می توان گرفت؟

اشعار و غزلیات حافظ بیشتر در موضوعات عرفانی است اما غالب مردم با نیت عشقی، عاطفی و ازدواج فال حافظ ازدواج گرفته و تفال می زنند.

پست پیشنهادی:

اسم عشقمو چی سیو کنم

دعای ازدواج دختری که در خانه مانده

فال سرنوشت و تقدیر اینده

کاربرانی که برای ازدواج و نیات عشقی خود فال حافظ گرفته اند درباره خاطراتشان نوشته اند که می توانید بخشی از این خاطرات را مطالعه کنید.

پیشنهاد مطالعه:

تعبیرخواب عروسی خودم و دیگران

خاطرات فال حافظ ازدواج

توجه شما را به خاطرات ارسالی جلب می کنیم:

خاطره اول از فال حافظ عشقی ازدواج

من میخواستم با یک نفر ازدواج کنم از حافظ فال گرفتم بهم گفت میاد امتحانت میکنه.

دقیقأ همون جوری شد دوستاش رو فرستاد تا امتحانم کنن!

بعد حافظ گفت در راه رسیدن به این ازدواج فراز و نشیب ها و سختی های زیادی رو باید تحمل کنم گفت بهتره که یا فراموشش کنم یا درد و سختی ها رو تحمل کنم.

الان متوجه شدم منظور از تحمل سختی هاییکه حافظ میگفته چی بوده!

و الان واقعأ دارم رنج و عذاب میکشم تحمل این سختی ها کار هرکسی نیست!

یکی از این سختی ها این بود که خانوادش اونو مجبور کردن با دختر فامیلشون نامزد کنه و تحمل این واقعأ برای من عذاب آور بود !

خاطره دوم از فال عشقی ازدواج

من تو مرحله طلاقم، ولی خودم دلم نمیخواست.

بعدش دو سه بار فال گرفتم همش تو لفافه میگفت بهم که جدایی نیست.

آخرش عصبانی شدم گفتم حافظ من اینجوری نامفهوم میگی نمیفهمم. من گاوم خخخ، به من درست بگو.

یه فال گرفتم نوشته بود دختر دست بردار تو اصلا طلاق ندااااااری و یه سری چیزای دیگه که حقیقتا پرام ریخت….

از صفحش عکس گرفتم به خواهرم اینا نشون بدم که این لعنتی انقدر واقعیه.قربونت برم حافظ جونم

سومین خاطره از فال ازدواج

خدا خیرت بده من چندوقتی بود دلم گرفته بود بغض داشتم بعد عمری به عشقم رسیدم ولی دوران نامزدی خیلی بدی داشتیم همش شک و تردید دعوا و بحث خیلی بهش شک کرده بودم.

تا اینکه فال گرفتم از حاج حافظ التماس عاجزانه کردم آرومم کنه که واسم اومد شک و دودلی کنار بگذار که او صمیمانه تو را دوست دارد آخه انقد واقعی و نزدیک ب نیت!!!!

خیلی خوبی خیلی آروم شدن مرسی از سایت خوبتون

خاطره چهارم از فال حافظ ازدواج

یک سال و نیم پیش از یه پسری خوشم اومد .

کم کم حسم بهش عمیق شد ولی اون سرش بکار خودش بود و اصلا توجهی بهم نداشت.

البته منم کاری به اونصورت نکردم ک در معرض توجهش باشم .

تصمیم گرفتم فراموشش کنم گفتم بذار قبلش یه فال بگیرم نیتم این بود ک خوشش از من میاد یا نه.

تو جواب فالم اومد که اون هم تو رو دوست داره فقط راه ابرازشو نمی دونه و خجالتیه ضمناً تمام ویژگی هایی ک برام گفته بود هم مطابقت داشت با ویژگی های خودم.

خلاصه من از فراموش کردنش صرف نظر کردم و روز به روز بیشتر بهش علاقه مند شدم.

اون هم از احساسم بخودش بو برده بود اما بروم نمی آورد یه روز که حالم خیلی بد بود دوباره فال گرفتم حافظ گفت راز دلتو باهاش درمیون بذار اون نمی دونه چی تو دلت میگذره…

منم بهش گفتم و اونم ازم تشکر کرد ولی گفت ک حسی بهم نداره و قصد اشنایی هم باهام نداره…

الان ۲۵ روزه که حال من داغونه و دوباره ک فال گرفتم نوشت از این نیت صرف نظر کن سختی زیاد توشه خو میمردی همون اول میگفتی؟!!!

خواستم بگم اصلا به حرف حافظ گوش ندید ک دهنتون سرویسه

خاطره پنجم از تفال به حافظ

سلام من عاشق یه پسری شده بودم و خب نشد.

بعد از یه هفته از اتفاقی که افتاد و دردهایی که کشیدم شب قبل خواب بشدت دلم گرفته بود و تنگ شده بود جوری که چیزی حدود یک ساعت تمام گریه میکردم یا بیشتر و بالشتم خیس خیس شده بود.

صبح با چشمای پوف بخاطر گریه دیشب رفتم دیوان حافظ را برداشتم و این اومد : دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم …

و خیلی حیرت کردم .

اون اتفاق برای یکسال پیش بود و تمام این مدت نتونستم فراموشش کنم دیشب تصمیم گرفتم دیگه بهش فکر نکنم و ناراحت نباشم و امروز اومدم فال گرفتم و اومد : ساقیا برخیز و در ده جام را . خاک برسر کن غم ایام را

البته ناگفته نمونه خیلی اوقات حافظ حوصله منو نداره…

خطره ششم برای فال حافظ عشقی

من تو دوران دانشجویی عاشق یه نفر بودم، اهل دوست بازی هم نبودم.

یه بار خیلی دلم گرفته بود و احساس تنهایی می کردم از اینکه همه دوستام با شخصی دوست هستن و من نه.

فال گرفتم و تو دلم به خدا گفتم: حالا که من برای حفظ خودم از گناه با کسی دوست نمی شم و تنهایی رو انتخاب کردم، منو به عشقم می رسونی؟

جواب فالم این بود: تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن– که دوست خود روش بنده پروری داند.

واقعا شگفت زده شدم!!!

هفتمین خاطره برای فال ازدواج

۶سال پیش از یه سایتی که دقیقا مثل همین سایت فال حافظ گرفته میشد برای خاستگاری برام اومده بود فال گرفتم،

تو تفسیرش اومده بود که باعث سرشکستی و سرافکندگیم میشه.

گوش ندادم و ازدواج کردم بعده ۳ سال اتفاقایی افتاد که باعث شد واقعا سرشکسته بشم و جدا بشم

خاطره هشتم برای فال ازدواج حافظ شیرازی

داستان از جائی شروع شد که من همراه خانواده وخانواده دخترخاله ام به پارک ارم رفته بودیم در سبزه هانشسته بودیم که بچه ای فال فروش با مرغ عشقهایش از ما خواست فالی بخریم.

من خواستگار داشتم که هنوز جوابی نداده بودم دختر دختر خاله ام در شرف طلاق بود فال را گرفتیم برای من امد قبلول کنید که انشااله خیر است و برای دختر خاله ام نیز گفت دیو چو بیرون رود فرشته درآید من به خواستگارم جواب بله دادم و خداروشکر تا اینجا بد نبود ولی متاسفانه برای دختر خاله دیو بیرون رفت ولی فرشته خوبی نسیبش نشد این بود خاطر من از فال حافظ

+_+_+_+_

شما نیز اگر خاطره زیبایی از تفال برای ازدواج به حضرت حافظ دارید، برایمان کامنت بگذارید